علم علوم غریبه

ساخت وبلاگ
                                                                  هو

 جهت تماس با استاد سینگ و طرح مشکل به شماره زیر پیام یا واتس اپ یا تلگرام داده تا با هماهنگی منشی محترم برای شما زمان تعیین شود :  09334055066

توجه: خواهش میکنم اسیر دروغهایی نظیر: فال قهوه. فال چوب. سرکتاب و انواع فال و مهره و ناموس فلان حیوان  نشوید اینان خرافات و دروغ محض است و در مطالب اینده با دلیل و منطق به شما اثبات خواهیم کرد. والله اعلم

                            استاد سینگ:09334055066

                                                       هو

فصل اول :

                                 تضادهای منطقی و مذهبی در علم علوم غریبه

                              و مطالبی پیرامون فال ها و خرافات و ........

در این قسمت بحث، بر روی تضاد بمعنی مخالفت می باشد بدین معنی که می خواهیم بدانیم منطق در مذاهب چقدر تضاد دارد و مذاهب در منطق چقدر تضاد داردند؟ درکل مخالفت هایی که بعضی از موازین منطقی آنها را رد می کند و بعضی موازین مذهبی آنها راتائید می کند.

در علم علوم غریبه در اصول های اساتید چند نوع کاری وجود دارد معمولا اساتیدهایی که ربطی به مذاهب ندارد، اساتیدها معمولا به هیچ گروه یا مذهبی وابستگی ندارند اصولشان، اصول چهار کتاب است یعنی در چهارجنبه کار می کنند و اصول ماوراء الطبیعه دارند که 3 شاخصه اساسی در این بحث در مورد تضادها را مورد بحث قرار می دهیم که عبارتنداز1-شک 2- یقین 3-تثبیته (تثبیتیه)

حالا بحثی که در رابطه به اصول منطق استوار است به صورت کوتاه شرح می دهیم . منطق همیشه چه چیزی را بیان می کند؟ منطق موازینی را بیان می کند که یکسری اصول تثبیته داشته باشد. بیشتر اصول تثبیته یا شاخصه تثبیته ربط به منطق دارد و ربطی به مذاهب ندارد هرچند که مذاهب یا مذهب های متفاوتی که در دنیا وجود دارد، این مذهب ها اصولشان اصول تثبیته است بنابر اعتقادات، البته اینجا منطق باید قرار بگیرد که آیا منطق این مسئله را تثبیت می کند یا خیر؟ حالا در بعضی موازین مذهبی اصول هایی موجود است که اینها اول باید یک بیانی صورت بگیرد و بعد بروی تثبیته یا شک یا یقین بحث کنیم.

در مذاهب همیشه چیزی برای همه ثابت می باشد که عرف مذهبی در آن موجود باشد یعنی آن عرف مذهبی در بعضی از جوامع مثل جامعه ایران طوری در ذهنیت ها نفوذ پیدا کرده که مردم آن عرف مذهبی را به عنوان اصول دینی یا اصول مذهبی خود می دانند که البته آن مسئله عرف مذهبی می باشد. نه اینکه اصول دین یا شاخصه اساسی دینشان باشد.

به عنوان مثال در ایران بحثی بنام فال گیری وجود دارد مثلا فال قهوه.

فال قهوه یک عرف مذهبی می باشد و در هیچ جایی از قرآن بنام فال چیزی ذکر نشده است (بنام فال قهوه)

در کل مستقیما بحث ما یک مورد مشخص و مثال ما مورد مشخص فال قهوه می باشد. این یک بحث خرافاتی و یک بحث درون خرافاتی می باشد که  این فال قهوه یک  عرف مذهبی در جامعه ایران شده است و مردم بنابر بحث اعتقادی که بر دین و مذهبشان دارند، دارا می باشند و این مسئله را در اصول دینشان قرار دادند یعنی جزء باورشان شده است.

حال تضاد این مسئله در مذاهب چگونه است؟ و عنوان فال قهوه در ایران جدا از مذهب شیعه در مذهب اهل تسنن (حتی در جوامع دیگر) نیز قابل قبول است یا خیر؟ و آیا در مذاهب مختلفی که به خدا اعتقاد دارند همانند یهود، یا مسیحیت و... به این مسئله اعتقاد دارند یا خیر؟

حالا بحث را زیاد گسترده نمی کنیم و می خواهیم توضیحی بدهیم  که در اسلام 2 مذهب اصلی وجود دارد تشیع و تسنن (که هر کدام دارای فرقه های دیگری نیز می باشد).

آیا این مذاهب (و فرقه هایی) که وجود دارند (به غیر از مذهب شیعه) به این گونه فال ها (فال قهوه، فال تاروت وجفر و غیره...) که در ایران تبدیل به عرف مذهبی شده است و به اعتقادها و ذهنیت های مردم نفوذ کرده است اعتقاد دارند؟ و حتی بحث سرکتاب که جزء باور مذهبی مردم شده است و مردم می گویند که حساب بکشیم از قرآن یا سرکتابی بگیرم یا اینگونه مسائل که جزء باور اعتقادی مردم شده است را این مذاهب (به غیر از شیعه) به طور کامل مردود می دانند یعنی در مذهبشان وجود ندارد.

البته یک سری موردهای خرافاتی در جوامع اهل سنت و سایر مذاهب دیگر وجود دارد نه به این حد افر اطی که در ایران (جوامع اهل تشیع) وجود دارد.

حالا بحث را در اسلام شرح دادیم، مذاهب دیگر این موارد را رد می کنند، بصورت کامل این موازین را مردود می دانند همچون مواردی در این مذاهب قابل قبول نیست و حالا بحث را در منطق و اصول تضادی مورد بحث قرار می دهیم.

علوم غریبه برمنطق استوار است و هر آنچه که منطق آن را شرح می دهد و قبول می کند، علوم غریبه هم  آن را قبول و تائید می کند پس هر مطبی که منطق آن را تثبیت و تائید کند علوم غریبه هم آن را تثبیت و تائید می کند.

منطق همیشه مسئله ای را عنوان می کند که براساس ثابت بودن استوار است یعنی اینکه وقتی شما می خواهید در رابطه با یک موردی بحث کنیم یا نظری بدهیم باید آن مورد را ثابت کنیم، بعنوان مثال در علم ریاضیات ثابت شده است که 4=2+2 و 8=4+4 و این مسئله ثابت شده است و منطق آن را می پذیرد حالا وقتی شما فال را می گیرید و در فال عنوان می شود که مثلا شما 2 سال بعد از ازدواج می کنید یا طلاق می گیرید یا زن دیگر اختیار می کنید یا زن خود را رها می کنید و  دو بخته می باشید و یا مثلا رزق و روزی ات کم یا زیاد می شود و امثالهم را منطق به هیچ عنوان قبول نمی کند و به صورت کامل رد می کند.

حال می خواهیم بحث را در رابطه با منطق و علوم غریبه (که از دیدگاه مذهب شیعه و مذاهب دیگر که توضیح دادیم) خارج از دین اسلام یعنی ادیانی مانند مسیحیت، نصرانی، یهودی، زرتشت .... توضیح دهیم و ببینیم که این ادیان چه نظری در خصوص منطق و علوم  غریبه دارند و این موارد را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. همانطوری که علوم  غریبه یکسری موازینی را براساس یکسری موازین دیگری بیان کرد، حالا مذاهب مختلفی که در دنیا وجود دارد که اینها منطق را یکطرف گذاشته و مسائلی همچون فال قهوه، فال تاروت، سرکتاب، جفر و... که عرف مذهبی جوامعی همچون ایران شده و در کتب آسمانی آنها هم نیامده است را به طور کامل مردود می دانند و این گونه مسائل نه دردین ما وجود دارد ونه در کارهای ما جایگاهی دارند ولی ما فال داریم تحت عنوان ستاره شناسی و بیشتر ادیان همانند مسیحیت و یهودیت به ستاره شناسی عقیده دارند و باورشان به ستاره شناسی می با شد و مسائلی که در عنصرهای روابطی در  علم علوم غریبه موجود می باشد را مورد بحث قرار می دهند نظر مذاهب به کتابهایشان و مطالعاتشان و بیانات  آنها و  دعانویسانی که در حال فعالیت هستند بستگی دارد.

حال همانگونه که ما بحث کوتاهی را در رابطه با موضوعات فال و سرکتاب و فال تاروت و جفر و امثال اینها  که اختراع بعضی دعانویسان ایرانی می باشد و بعنوان روحانیت آ ن را معرفی نمودند و از ان کسب درآمد می کنند، همچون مطالبی درکتاب خودشان (قرآن) اصلا وجود ندارد و به صورت کامل قرآن را اگر مطالعه نمائید و هیچ چیزی در این روابط در آن وجود ندارد و حتی قرآن فال را مردود دانسته، گناه و معصیت دانسته و یک مطلب افراطی دانسته است و در دین مردم هم همچون قضایایی بصورت کامل وجود ندارد.

حالا تضاد علوم غریبه در رابطه با مسائل فال و سرکتاب و فال تاروت و جفر و ... را می خواهیم به صورت مختصر شرح بدهیم:

علم علوم غریبه چون بر منطق و موازینی استوار است که توضیحاتی را دادیم، علوم غریبه بیشتر در اساتیدها استفاده می شود و در مقدمه کتاب هم بعضی موازین را در رابطه با اساتید شرح دادیم و بیاناتی را شرح دادیم در این موضوع.

معمولا علم علوم  غریبه چون دارای افرادی مجرب، فهمیده، دارای تحصیلاتی از مرجع های اساتیدی و همچنان  دارای فهم شهودی می باشند را توسط اساتید مربوطه انجام می پذیرد که مثلا فرد مجرب تحصیلاتی در 4 کتاب (قرآن-انجیل-زبور-تورات) دارا می باشد و بیشتر بر مبنای اصول 4 کتاب عمل می کنند بدین معنی که فرد مجرب هم از اسلام و هم از مسیحیت و هم از یهودیت و... اطلاع کافی داشته با شد یعنی بحث اساتید همیشه بر مبنای این 4 کتاب می باشد و مختصرا این علم ربطی به هیچ مرجعی یا موازین مذهبی مستقیم و مطلق نیست بحث علوم غریبه هر آنچه که در نجوم بوجود آمده و بر منطق استوار بوده را از لحاظ تجربی و شهودها، یکسری موازینی را برای مردم اختصاص داده است که عقل و منطق و علم و تجربه (که پدر علم می باشد) آن را تائید می کنند به نشر رسانده است.

نظر این (علوم غریبه) در رابطه با  مسائلی همچون فال، فال تاروت و سرکتاب و.. متضاد می باشد و اینها را به چالش می کشد (که عرض کردیم)

علوم غریبه می گوید که انسان دارای سه اساس می باشد یعنی هر انسانی دارای موکل، چاکرا و عنصر می باشد علم  علوم غریبه وقتی بررسی را انجام می دهد، آن را از سه جهت مورد بررسی قرار می هد نه اینکه از روی یک کتاب فالی همچون فال چوب، فال قهوه، فال حافظ، فال دانیال نبی و... بررسی نماید یا اینکه کتاب فالی را که به شخصی بزرگی در قدیم نسبت می دهند و از روی آن موازینی غیراصولی را تعیین می کنند و از روی آن کتاب با گرفتن مشخصاتی همچون مشخصات نام شخص، پدر و مادر طرف اقدام به بررسی مسائل و موازین می کنند که غیراصولی و غیر عملی می باشد.

حال علوم غریبه از 2 نقطه نظر این مسائل مذکور را به چالش می کشد، نقطه نظر ا ول اینکه به ما می گوید که شما ذهن خود و شعور خود را به کار بیندازید و فهم فکری خود را به کار ببرید که از روی یک کتابی که توسط آن با اسم و نام پدر و مادر شما اقدام به بررسی مسئله می کند، خب امثال شما با این نام و نام والدین هزاران نفر زندگی می کنند مثال اسم من احمد می باشد و نام مادر من هم لیلا و نام پدر من هم محمود می باشد، خب امثال من با این مشخصات هزاران نفر وجود دارد که هم اسم من هستند، شما چگونه این مسئله را بعنوان یک  عقیده فکری قبول می کنید یا بعنوان یک اصول منطقی قبول می کنید و کلیه این مسائل را علوم غریبه مردود  می داند و یا اینکه به توسط فال از آینده به شما خبر می دهد آخر چطور ممکن است که با فال قهوه یا تاروت یا سرکتاب و... بتوان از آینده شخصی یا موضوعی خبر داد؟ در این دنیا به جز خدا  هیچ کس از آینده خبر ندارد که امروز تا فردا چه اتفاقی می افتد؟ اما علم علوم غریبه آینه نگری را براساس یکسری نرماتیوها انجام می دهد که از آینده خبر می دهد.

بعنوان مثال نرماتیوها در علم علوم غریبه چیست؟

علوم غریبه می گوید که شما زیربنای زمینی را 10 طبقه در نظر می  گیرید و وقتی که شما زیربنا را براساس 10 طبقه ساختید، این تثبیت می شود که در 10 سال آینده یا 10 ماه آینده، 10 طبقه بر روی این زمین ساخته شده خواهد شد، یعنی همانطور که شما هر ماه یک طبقه را می سازید من پیش بینی می کنم که 10 ماه آینده شما به 10 طبقه دسترسی پیدا خواهید کرد البته این مورد بعنوان مثال ذکر شد تا مورد فهم شما خوانندگان عزیز قرار بگیرد.

حالا این مثال را هم علوم غریبه آینه نگری می کند ولی براساس یک علم و منطق این کار را انجام می دهد و براساس یک سری اصول و موازین این کار را انجام می دهد که شرایط خاص خود را داشته باشد، قوانین داشته باشد، فهم فکری و تجری داشته باشد. علوم غریبه اگر یک طلسمی یا اجزایی را برای یک شخص انجام می دهد، پیش بینی می کند که اون اجزای علمی را از لحاظ تجربی و منطقی داریم و تجربه کردیم و علوم برای ما ثابت کرده است و مثلا سه ماه بعد این اتفاق می افتد.

حال به صورت خلاصه علوم غریبه می گوید که شما هر چیزی را باید براساس علم، فن، براساس اصول ماورالطبیعه بحث کنید نه اینکه شک داشته باشید، یقین، حالا شک به یقین و یقین به تثبیتیه باید بپیوندد.

شک خود را ثابت کنید به یقین و یقین را باور ذهنی خودتان کنید و باور ذهنی خود را تثبیت کنید.

حالا بحث کلی علوم غریبه بر روی سه محور برای هر انسان می باشد محورهای کلی یعنی چاکراها، موکل، عناصر. موکل ها با روان انسان کار می کنند، با اجزای روابطی انسان کار می کند، در روان فکری نفوذ می کند.

چاکراهای انسان یک سری موازین درون ارتباطی را ایجاد می کند و عناصر هم که خب هر انسانی 4 عنصر در خون خود دارد و چیزی هم هست که علم آن  را اثبات کرده و اصول ماورالطبیعه در روابط برای انسان ثابت کرده است این مطلب را.

حالا بصورت خلاصه در علم  علوم غریبه مشاوره یا مشاورتی یا همان میزگردی که برای بعضی از قضایا برای مردم ایجاد می شود مثال سرکتاب که می گویند (بعضی از افراد در جامعه مشغول فعالیت هستند) ما این کار را انجام می دهیم و یک ماه بعد فلان اتفاق می افتد یا مثلا شخصی با زن دیگری به غیر از زن خودش در ارتباط می باشد یا مسائلی از این قبیل را پیش گویی می کنند یا به طرف می گویند که شما طلسم شده اید، آخر چگونه شما از روی یک کتاب می توانید این مسائل را برای مردم تشخیص دهید و آینده نگری کنید یا مثلا یک سری مسائل پرت و پلا در جامعه برای مردم ایجاد می کنند که مثلا به زنی می گویند که شوهر شما با شخص دیگری در ارتباط می باشد خب شما از چه نوع شهودی برای بررسی این قضایا استفاده کردید که برای مردم اینگونه نظر می دهید و به جای اینکه زندگی شخصی را سامان دهید، آن را خراب تر می کنید و آن شخص را دچار استرس می کنید. شما بعنوان هر فردی که در جامعه دارید فعالیت می کنید بنام روحانیت، بنام ثبتی، بنام یهودی و یا هردین دیگری (که به خود شخص مربوط است) بیائید و عمل خود و حرف خود را ثابت علمی نمائید و بگوئید که علوم غریبه که براساس چاکراها، موکل و عناصر را به صورت علم ثابت کرده و تجربه هم آن پذیرفته، شما هم ثابت کنید و بگوئید برچه اساس علمی اینگونه نظرها و حرف ها را عنوان می کنید؟ احضار در موکل چیزی هست که در این دنیا ثابت شده است برطبق اسم و مشخصات نیست بلکه با توجه به عکس و شکل فردی می باشد، علوم غریبه هرچیزی را براساس علم ثابت می کند و  هر کس که ادعایی دارد می تواند با علوم غریبه مبارزه کند و این قسمت از بخش اول را که مربوط به تضادها در علم علوم غریبه می باشد را با دقت بیشتری ملاحظه فرمائید و بیشتر بر روی آن تمرکز فرمائید:

علوم غریبه چیزی که بنده سراغ دارم و خودم (منگل سینگ هندی) کسی که تا به الآن توانسته ام در  آن طی چندین سال به تجربه برسم و توانستم تا حدی تفکرات این جامعه را بخوانم، ذهنیت ها و کردارها روابطی این جامعه را نسبت به دعا نویس ها، نسبت به این کتابهایی که در جامعه پخش شده است و ذهنیت ها را مسموم کرده و به جهت های مختلفی کشانده است، بنده عرضم این است که این  نکته را شما بسیار زیاد و کلی تمرکز و مطالعه کنید که در کشور ایران کتابهای مختلفی و اختراعات مختلفی از جنبه های مختلفی بنام علوم غریبه صورت گرفته است و هر کسی آمده به نحوی علوم غریبه را بر خودش ترجیح و ارجعیت داده است، موازینی را ارئه کرده است و شرایطی را تحت عنوان کلمات، اعداد و ابجد و... اشاره کرده است و اینها را به نحوی پراکنده کرده است یعنی علم علوم  غریبه را به سمت و سویی برای مردم کشانده است که از منطق بسیار فاصله  گرفته است بعنوان مثال در یکی از کتابهای علوم  غریبه درج شده است که شما به فلفل یا فلان پلاکی، چیزی را بنویسید و آتش بزنید و امثال آن موازینی به صورت کامل مثلا اینکه در شب جمعه ریاضت بکشید و آیات فلان را بخوانید یعنی در کل ربط به آیات اسلام داده اند و کتابی را تشکیل داده اند که به هیچ علمی و مذهبی وابسته نیست (علم مذهبی البته نه  علم مصلحتی) علوم غریبه علم مصلحتی می باشد و علم مصلحتی ربطی به هیچ دین و مذهبی ندارد و این علم، یک علم تجربی می باشد، شهوددارد، شهودهای تجربی دارد، چیزهایی که کسی در این قضایا فعالیت فکری کرده باشد و فهم شهودی داشته با شد و توانسته این قضایا را به نحو مثبتش ارائه کرده باشد کوشش کنید مطالعات علوم غریبه را به نحوی قرار دهید که ثابت بر عقل باشد (ثبوت داشته باشد)، یک فلفلی را که مثلا آتش بزنید یا چیزی را در خاک دفن کنید و موازین مشابه اینها هیچگونه منطق و علمی ندارد و جز مسخره کردن و بازی دادن خود و خدایش و اینکه یک امیدواری داشته باشد  امیدواری مطلقا گناه بر هر دینی که حالا از محدوده چهارچوب آن دین خارج بشوید و برای هر کس معصیت می باشد. اینها را عقیده و باور نداشته باشید و به چیزی همیشه باور داشته باشید که همیشه منطق علمی داشته باشد به چیزی باور داشته باشید که علم آن را ثابت کرده باشد، منطق آن را ثابت کرده باشد هر آن چیزی که بر منطق استوار نبود و علم آن را اثبات نکرد در نظر ما (بنده ای که در طول سالیان دراز در این رشته فعالیت می کنم) آن را مردود می دانم و  آن را سوء استفاده های می دانم که در جوامع صورت می گیرد ولی کسانی که این کتاب را مطالعه می کنند آگاه می شوند و آگاه می باشند که علوم غریبه چیست و قضایای افراطی و سوء استفاده های مختلف را می شناسند. با تشکر از صبر و حوصله شما در مطالعه این بخش از کتاب.

هاله...
ما را در سایت هاله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : oloomegharibeh بازدید : 42 تاريخ : جمعه 12 بهمن 1397 ساعت: 23:20